پارت ۷مافیای عشق

جیمین که ات رو بلند کرد یک دستش زیر پا و یکی دیگه زیر کمر ات
و سوار ماشین شود

جیمین وقتی به بیمارستان رسیدیم ات رو دوباره بلند کردم و بردم دکتر

دکتر آقای جیهوپ  که هم از نزدیک های  جیمین بود 

و وقتی به پرستار گفتم: آقای جیهوپ هست یا نه

گفت: بله هست و داخل دفتر

جیمین رفت دفتر آقای جیهوپ و گفت :که آقای جیهوپ یک مریض داری

جیهوپ : به به آقای پارک ازین طرف ها یادی از ما کردی

جیمین: ببخشید آقای جیهوپ یکمی کار داشتم که نتونستم بیام یک سری بزنم به شما😉

جیهوپ :اشکالی نداره خوب مرض چهشه

جیمین :نمیدونم رفتم توی خونشون بودیم و گفت کمی دار دارم و وقتی صدای شکسته آمد رفتم ببینم که چی شوده که دیدم افتاده زمین 😌

جیهوپ :خیلی خوب الان ببینم که چی شوده اگر میشه برین بیرون 😉

جیمین : بله حتما

وقتی جیمین رفت بیرون و صندلی نشست خیلی نگران شوده و می ترسید اتفاقی براش بیفته
جیمین (توی دلش ) : من چرا برای یک دختر هرزه نگران باشم مممن که اینجوری نبودم چرا که میترسم هااا

جیهوپ از اتاقش آمد بیرون و جیمین بلند شود

جیمین : آقا دکتر چیزی شوده

جیهوپ : آقای پارک نگران نشین فقط تنگ نفس داشت که باید توی فضای باز باشه و چند تا قرص بهت میدم که ۸ ساعت بخوره

جیمین : خیلی ممنونم 😊

جیهوپ : خواهش میکنم وظیفم بود😁

جیمین میتونم برم پیشش

جیهوپ: اره چرا که نه

جیمین رفت پیش ات که دید هنوز بهوش نیومده و بلندش کرد و بردش ماشین و سوارش کرد رفت عمارت جیمین که وقتی رسیدن بادیگارد در ماشین باز کرد و گفت

بادیگارد : آقا مگه شما با موتور نرفتین

جیمین: به تو چه که من باشی امدم و باشی رفتم هااا تو کارتو بکن

جیمین در ات رو باز کرد و رفت داخل عمارت و بردش بالا اتاقش

خدمت کار (اجوما)

اجوما : سلام آقا شام براتون درست کنم

جیمین : اره اجوما خیلی گشنمه دارم میمیرم

جیمین رفت روی مبل نشست و سرش توی گوشی و شوگا بهش زنگ زده

گفت وگو جیمین و شوگا
شوگا : الووووووووو داداششششش ماشینم چه کار کردی (با دادگفت)

جیمین : چطه حیون گوشم پاره شود یک روز بهم ماشین دادی که این طوری داری داد میزنی فردا صبح ب بیا ببرش

شوگا : باشه داداش فردا میام با موتورت
جیمین : ببین. شوگا اگر موتورمو خراب کردی وای به حالت

قطع تماس


اجوما : اقا شام آماده شود
جیمین : الان میایم

روی مبل خوابیده

ویو شوگا بعد از تماس قطع

حتما یک خداحافظی میکردی
بدبخت زنت و بچهت که باید اخلاقتو
تحمل کنه

شوگا :جونگکوک ما چطوری جیمین رو تحمل کردیم

جونگکوک: به سختی میدونی اگر کاری کنیم مار و می کشه مافیاس

شوگا : خوب ما هم مافیایم پس چرا از ما نمی ترس

جونگکوک : شوگا اون پدر و مادرش از دست داده از بچگی باید صبر کنیم که زن بگیره بعد حال و احوال بعد
دیدگاه ها (۰)

پارت ۸ مافیای عشق

پارت 9مافیای عشق

پارت 6 مافیای عشق

بی تی اس

گل وحشی منپارت ۶ ویو اتخیلی واقعا درد داشتم که تهیونگ از اتا...

ویو ات وقتی بیدارشدم دورم اون پسره نبود بلند شدم و رفتم توی ...

دوست پسر دمدمی مزاج

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط